چهار بازیکن رولت پرشروشور آشوبگر

رولت بازی قدیمی کازینو است. به‌لحاظ زمانی همپای کراپس که مردم در درون و بیرون کازینو بازی می‌کردند. رولت در ایام قدیم از حمایت تمام‌وکمال اریستوکرات‌های میانۀ قرن ۱۷ برخوردار بود. نظر عموم مردم تصدیق می‌کند که بلز پاسکال مبدع آن بوده. در واقع آنچه او می‌خواست اختراع کند یک ماشین دائم‌الحرکت بود. پاسکال در این کار شکست خورد.

اما نوآوری او در عمل، یعنی گردونۀ رولت، هنوز به نوعی حرکت دائمی از زمان ابداعش ادامه می‌دهد. از وفاداری بازیکنانش پیداست که این بازی قمار از آن بازی‌های اعلی‌ست. حدس می‌زنم آقای پاسکال آرزو داشت درصدی از پول حاصل از این بازی را که کازینوهای مختلف به عموم ارائه می‌دهند داشته باشد.

راه‌های متعددی برای بازی وجود دارد. برخی استانداردند و برخی عجیب‌وغریب، و عملاً بسیاری از بازیکنان راه خودشان را برای برنده‌شدن ابداع می‌کنند. به عنوان یک نویسندۀ قمار مایلم بر آنچه بهترین روش‌های بازی می‌دانم تمرکز کنم، اغلب بی‌توجه به صداهای گوشخراش بازیکنانی که به من می‌گویند چطور ترجیح می‌دهند بر بازی فائق آیند.

در نتیجه این مقاله برای آن دسته از شماست که تعجب می‌کنید از اینکه بازیکنان دیگر چه فکر می‌کنند وقتی یک‌عالم ژتون خرج می‌کنند و می‌کوشند برای بردن ارادۀ بانوی بخت را در اختیار خود درآورند. در اینجا از چهار بازیکن کهنه‌کار رولت می‌گویم با راهکارهای متنوعی که دارند، بعضی‌هاشان طرفدار راهکاری کنترل‌شده‌اند و بعضی طرفدار راهکاری بی‌حدومرز. آنچه در ادامه می‌آید نظر این بازیکنان است، نه من. این‌ها بازیکنانی هستند که وقتی دست بعدی را شروع می‌کنید ممکن است کنارتان مشغول بازی باشند. کافی‌ست به چپ و راست و روبه‌روتان نگاهی اندازید. یکی از آنها ممکن است یکی از این بازیکنان باشند.

شارلوت (دختر محدودۀ داخلی صفحۀ شرط‌بندی)

من ۶۰ سال دارم و از وقتی که در ۲۳سالگی برای نخستین‌بار در لاس وگاس به کازینو رفتم رولت بازی می‌کنم. قطعاً این مربوط به خیلی وقت پیش می‌شود. در این بین چه چیز آموخته‌ام؟ خوب، این بازی به‌راحتی دم به تله نمی‌دهد و البته من شب‌های معرکه‌ای به‌هنگام بازی داشته‌ام. از این قضیه مطمئن نیستم اما فکر نمی‌کنم بازیکنانی که زیاد بازی می‌کنند عملاً پیشرفت زیادی داشته باشند چون کازینو در بازی سودی دارد.

من با انتخاب روز تولدم به عنوان شماره‌ای که روی آن شرط خواهم بست شروع به بازی می‌کنم و تولدها و سالروز ازدواج پدر و مادرم، خواهر و برادرم، و بقیۀ بستگان و دوستان. همۀ اینها را در جای‌جای صفحۀ شرط‌بندی پخش می‌کنم؛ هر بار ۱۰ شرط که هریک مستقیم روی یک عددند. اگر گوی روی یکی از این عددها بایستد، آن یکی را برای دور بعد نگه می‌دارم و نه تای دیگر را روی عددهای دیگری شرط می‌بندم از همین فرمول که برایتان گفتم استفاده می‌کنم. خوشبختانه، من بستگان و دوستان زیادی دارم.

برخی مواقع از بازی پرهیز می‌کنم اما بعد دل‌وجرأت می‌یابم تا باز عددهایی انتخاب کنم. برای انتخاب عددهای که تا به حال برنده بوده‌اند باید از اسکوربرد استفاده کنم که مشخصاً آن عددهایی که تا کنون روی آنها شرط بسته‌ام نیستند. وقتی پای میز بازی‌ام، هرکدام از عددهای منتخبم که بیایند شرط‌بندی روی آنها را ادامه می‌دهم. عددهای دیگری اضافه می‌کنم و وقتی یکی از آنها آمد آن را در فهرست نگه می‌دارم. تا اینکه در مجموع به ده برسم و از این «عددهای قدرتمند»م استفاده کنم و در طول بازی روی آنها شرط ببندم.

بله، اعتراف می‌کنم که ممکن است بارها و بارها شرط‌های خارجی ببندم اما تمرکز بازی‌ام روی این شرط‌ها نیست. راستش این شرط‌های پنجاه‌پنجاه مثل شرط «قرمز و سیاه» برایم مهیج نیستند. من دختر شرط‌های محدودۀ داخلی‌ام؛ اگر خواستید متنی بنویسید می‌توانید به این نامم بخوانید، دختر محدودۀ داخلی صفحۀ شرط‌بندی. می‌خواهم پرداختی به من برای یک برد ۳۵ به ۱ باشد. این هیجان‌انگیز است. شرط‌های پنجاه‌پنجاه اصلاً چنین هیجانی ندارند.

تا چه مدت مشغول بازی‌ام؟ تا وقتی که پولم تمام شود یا خسته شوم. من زیاد نمی‌نوشم و در نتیجه الکل نقشی در بازی‌ام ندارد. پول قمارم را دارم و پول عادی‌ام را و هرگز این دو را مخلوط نمی‌کنم. می‌توانم بازی کنم و اگر ببازم واقعاً هیچ‌چیز آزارم نمی‌دهد.

من همیشه و همیشه رولت‌بازم. هیچ بازی دیگری در کازینو برایم رولت نمی‌شود.

[توجه داشته باشید که پرداختی عددهای محدودۀ داخلی ۳۵ به یک است اما پرداختی منصفانه در گردونۀ دوصفره باید ۳۷ به یک باشد؛ و در گردونۀ تک‌صفره ۳۶ به یک. در نتیجۀ این اختلاف سود کازینو در این دو گردونه به ترتیب ۵٫۲۶ درصد و ۲٫۷ درصد است.]

برنان (شرط‌بند رولت در محدودۀ خارجی)

من روشی دقیق برای بازی دارم و هرگز از آن دست نمی‌کشم، هرچند اگر اوضاع مطابق میلم پیش برود چند شرط اضافه می‌کنم و به مرور زمان بر شرط‌های قبلی می‌افزایم. من واقعاً بردهای خوب می‌خواهم، نه بردهای خفیف در نتیجه بیایید با هم جهشی اعتقادی داشته باشیم.

من شرط‌بند محدودۀ خارجی‌ام. فقط با عددهای «بالایی» یا «پایینی» در شرط‌های پنجاه‌پنجاه سروکار دارم. همچنین روی یک گروه از عددهای ۱۲ تایی و یک ستون هم شرط می‌بندم. پس در مجموع سه جور شرط می‌بندم. وقتی شرطم برنده شود، بلافاصله نیمی از آن را به آن اضافه می‌کنم. برای مثال، اگر روی عددهای «بالایی» شرط ببندم و ۵۰ دلار ببرم، دفعۀ بعد ۷۵ دلار روی عددهای «بالایی» شرط می‌بندم. اگر در دو یا سه شرط برنده شوم (چه‌چیز از این بهتر!)، نیمی از همۀ آنها را بهشان اضافه می‌کنم. به یاد داشته باشید که پرداختی شرط‌های ۱۲تایی و ستونی دو به یک است، در نتیچه فقط چندبار پیاپی که یکی از عددهای من بیاید پول قابل توجهی می‌برم.

حالا اگر یک یا چند انتخاب من برای دومین‌بار پیاپی برنده شوند چه کار کنم؟ باز نیمی از شرط یا چیز نزدیک به این مقدار را به آن می‌افزایم. هر باختی در هر شرطی که در آن می‌برده‌ام موجب می‌شود به شرط اصلی‌ام برگردم. اگر واقعاً اوضاع بازی خراب شود شرط‌هایم را با حذف یکی از شرط‌های دوازده‌تایی یا ستونی کاهش می‌دهم. در واقع آدم حریصی نیستم.

چطور پول‌مان را کنترل کنیم؟ من تا زمانی که احساس کنم برای آن شب یا روز اشباع شده‌ام بازی می‌کنم. قانون فوری‌ای برای این قضیه ندارم اما آنچه خیلی تأثیرگذار است این است که باید با اندوختۀ بسیار زیادی بازی کنم. اگر اوضاع درست پیش نرود، به‌سراغ میزی دیگر می‌روم و باز شانسم را امتحان می‌کنم. اگر باخت بزرگی بیاورم سرم را به دیوار نخواهم کوبید. آنجا را ترک خواهم کرد. بازی همیشه در دسترس من است. نمی‌خواهم، به‌اصطلاح، همه‌چیز را به باد دهم.

[توجه داشته باشید که سود کازینو در مورد شرط‌های خارجی به اندازۀ شرط‌های داخلی است، یعنی ۵٫۲۶ درصد در گردونۀ دوصفره و ۲٫۷۰ درصد در گردونۀ تک‌صفره. بعضی کازینوها اگر گوی روی عددهای ۰ و ۰۰ بایستد نیمی از مبلغ شرط‌های پنجاه‌پنجاه را برمی‌گردانند. این قضیه موجب می‌شود سود کازینو به‌ترتیب در گردونه‌های دوصفره و تک‌صفره ۲٫۶۳ درصد و ۱٫۳۵ درصد شود. اگر بتوانید کازینوی پیدا کنید که چنین کاری می‌کند در آنصورت بستن شرط‌های پنجاه‌پنجاه تنها کاری‌ست که باید کرد. سود کازینو ۱٫۳۵ درصد در گردونه‌های تک‌صفره یکی از بهترین شرط‌ها در کازینو است!]

میلیسنت (بانوی سورچرخان)

من در زندگی بیرون از کازینوام اهل نوشیدن نیستم؛ منظورم این است که، اصلاً، قطره‌ای هم، نمی‌نوشم. اما وقتی در کازینوام از اینکه کمی بنوشم لذت می‌‎برم؛ منظور اندکی نوشیدنی‌ست. افراط نمی‌کنم یا کاری شبیه به این اما از اینکه بعد از کمی نوشیدن رولت بازی کنم احساس راحتی می‌کنم.

من شغل پراسترسی دارم و رفتن به کازینو خیلی از کار فارغم می‌کند. این کار هیجان و آسودگی را با هم دارد. فکر کنم خنده‌دار است که بگویم، هیجان و آسودگی، اما کازینو برایم اینگونه است. من یک هفته در ماه به کازینو می‌روم.

روش بازی من به‌واقع برحسب تصادف است. فقط چند شرط درست‌حسابی می‌بندم. گاهی این شرط‌ها روی تعداد کمی عدد در محدودۀ داخلی‌اند و گاهی شرط‌هایی در محدودۀ خارجی و گاهی هر دو. من تا زمانی که عملاً پای میز مشغول بازی نشوم هیچ ایده‌ای دربارۀ نحوۀ بازی‌ام ندارم. نمی‌دانم بقیۀ آدم‌ها چطور بازی می‌کنند چون روی هیچ‌چیز جز شرط‌بندی خودم تمرکز نمی‌کنم. واقعاً به نحوۀ بازی بقیه اهمیت نمی‌دهم؛ به‌هرحال، این مربوط به خودشان است.

من کلاً هیچ نقشۀ از پیش تعیین‌شده‌ای ندارم. فقط خودم را به جریان بازی می‌سپارم و این یعنی همان‌طور که گفتم نقشه‌ای ندارم. شب‌های خوب و بد داشته‌ام. این مهم نیست؛ خود فعل بازی‌کردن است که برایم الهام‌بخش است، نه اینکه به‌واقع ببرم یا ببازم. از حرفم برداشت اشتباه نکنید، برد را به باخت ترجیح می‌دهم اما می‌دانم که کازینو در تمام شرط‌بندی‌هایم سودی دارد بنابراین باختن دور از انتظار نیست.

شاید دو یا سه ساعت بازی می‌کنم و بعد استراحت می‌کنم. شاید دو بار در روز بازی کنم. هرچند زوری بازی نمی‌کنم. من بازیکنی مسئولیت‌پذیرم.

[توجه داشته باشید که هرچند نوشیدن در کازینو گناه نیست، گاهی زیاده‌روی در این کار می‌تواند تمرکز و نظم‌وانضباط بازیکن را به‌هم بزند. در این صورت ممکن است بازی از دست خارج شود. در اینجا چند کلمه حرف حساب بزنیم: وقتی در عمل مشغول بازی می‌شوید زیاد مست نکنید. وقتی بازی برایتان تمام شد بنوشید.]

لونی (جنگجو)

می‌دانید نامم چه معنا می‌دهد؟ بدین‌معناست که نبردآزمایم و آمادۀ جنگ. خوب، این از این. رولت نوعی جنگ است بین کازینو و گردونه‌اش در برابر ما بازیکنان. به هرحال من آن را اینطور می‌بینم. بنابراین من جنگجویی علیه سود کازینو هستم. معلوم است که تیپاخورده‌ام؛ اما گاه برندۀ جنگ‌ها تیپاخوردگان‌اند.

من در هر دور گردش گردونه شرط‌های زیادی نمی‌بندم، خوشبینانه یک، یا شاید دو شرط. با روش عدد بزرگ بازی می‌کنم. اگر عددی بیش از یک بار روی اسکوبرد آمده باشد، روی آن عدد شرط می‌بندم. وقتی آن عدد ناپدید شد دنبال عدد دیگری برای شرط‌بندی می‌گردم. به دو بار آمدن یک عدد در اسکوربرد نیاز دارم تا روی آن شرط ببندم. هر عددی را که رویش شرط می‌بندم «عدد بزرگ» می‌خوانم. این راهکار اصالتاً برای من نیست؛ مطمئنم که بازیکنان بسیاری هستند که به نوعی با «عدد بزرگ» بازی می‌کنند.

حالا برویم سراغ برخی چم‌وخم‌ها در این راهکار. اگر دو عدد متفاوت دو بار بیایند، روی آن دو عدد متفاوت شرط خواهم بست. اگر عددی سه بار بیاید، شرطم را روی آن عدد دو برابر می‌کنم، چراکه تصور می‌کنم آن عدد واقعاً عددی داغ است ــ آن را «عدد عظیم» می‌نامم.

خیلی نادر است که ببینی بیش از دو یا سه عدد تکرار شوند و اینکه یک عدد سه بار بیاید واقعاً دور از ذهن است. اما من دنبال این چیزها هستم. این‌ها سبک شرط‌بندی را به‌واقع جذاب می‌کنند. چیزها در بازی برای من پیوسته در تغییرند و این را دوست دارم.

پس این‌طور که رولت بازی می‌کنم می‌تواند بازی تندوتیز تلقی شود. وقتی یک یا دو عدد بزرگ می‌بینید می‌توانید به همه‌چیز پایان دهید، و اگر عددی سه بار بیاید، نور علی نور! مثل خوردن غذای تند است. داغ است اما لذیذ.

علاقه‌ای به شرط‌های محدودۀ بیرونی ندارم؛ به نظرم احمقانه‌اند؛ نسبت بهشان رک‌وراستم. وقتی با راهکار «عدد بزرگ» بازی می‌کنید حسی بهتان دست می‌دهد شبیه اینکه اتفاقی بزرگ خواهد افتاد. و در مورد خودم فکر می‌کنم هر زمان این اتفاق بزرگ فرابرسد آمادۀ حمله باشم.

چه مدت بازی می‌کنم؟  چند ساعتی در روز. های، من یک بازیکنم؛ بازیکنی جنگجو.

[توجه کنید که راهکار «عدد بزرگ» در اصل برای پیداکردن گردونه‌ای استفاده می‌شد که «خراب» یا نامیزان بود. عقیده بر این بود که عددهای تکراری ممکن است نشان‌دهندۀ این باشند که گردونه خوب تعمیر نشده. گردونه‌های امروزی معمولاً خیلی دقیق میزان می‌شوند تا هیچ رفتار نامتعادلی نداشته باشند. عددها تکرار می‌شوند چون نتایج تصادفی ممکن است تکرار شوند. و می‌دانیم این یعنی چه؟ درست است، هیچ.]

بهترین‌ها را درون و بیرون کازینو برایتان آرزو می‌کنم.